قوم گرایی
وین جاهلان ملمع کارند و منتحل زان گاه امتحان بجز از ممتحن نیند
از نوک خامه دفتر دلشان سیه کنم کایشان زنخ زن اند همه خامه زن نیند
قابل توجه بعضی بختیاری هاکه قومیت خود و مفاخر قوم خود را نادیده گرفته است.و حاضرند قوم خود را تحقیر کنند ولی عکس ستار خان را کنار یار استالین نبینند.و واقعیت را نادیده بگیرند.و قابل توجه کسانی که به جای اتحاد بذر نفاق را در جامعه بختیاری می کارند.
وقابل توجه کسانی که ما را از قوم گرایی نهی می کنند ولی دیگران با تمام قوا و امکانات قوم گرایی را دامن می زنند. حتی در قوم گرایی دامپینگ نیز می کنند( دامپینگ یک مفهوم اقتصادی است)
خط قرمزدر قومگرایی کجاست؟
قوم گرایی خوب است یا بد؟.
اگر حکومت و قدرت دست گروهی وقومی باشد آن گروه و قوم می تواند تمام امکانات بقیه را به سمت خود بکشد. وهیچ خط قرمزی را نیز در قوم گرایی رعایت نکند.و انتقاد به این قوم برای دیگر اقوام خط قرمز باشد.
آیا بررسی واقعیت و تاریخ و ذکر اینکه بیشتر یاران ستارخان بعد از قضیه مشروطیت و انقلاب روسیه به ارتش سرخ پیوستند.خط قرمز است؟
آیا تفکرات و مذهب(ب) ستار خان نیز جزئ خطوط قرمز است.؟
آیا نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نظامی قومگراست و امتداد نظامهای صفوی قاجار سلجوقی و.. می باشد؟.
اعتقاد بعضی دیگر از دوستان این است که رقیب قوم بختیاری در شرق سرزمین بختیاری اصفهانی ها می باشند و در غرب این سرزمین بعضی شهرها مثل شوشتریها و... می باشد.
البته بنده نیزتا حدودی این را قبول دارم .حال با دید دیگری به این قضایا نگاه می کنیم.
رقابت و دشمنی اصفهانی ها و دیگران با بختیاریها بر سر منافع مادی و چپاول امکانات بختیاری می باشد.و به نظر رقابتی قومی و فرهنگی نمی باشد و دشمنی اینها با بختیاریها واضح است و ما دشمن خود را در اینجا می شناسیم و می بینیم و به تبع این راههای مقابله با آن را نیز می فهمیم.اگر در این مبارزه هویت خود را حفظ کنیم و فقط کمی تعصب قومیتی داشته باشیم مسئله را امنیتی کنیم و ایجاد حساسیت در این زمینه ها کنیم و این مبارزه را برای آنها هزینه دار کنیم طوری که همجبور شوند هزینه زیادی بابت این کار بدهند مسلماٌ کنار خواهند کشید.همانطوری که ترکها این کار را می کنند.حساسیت ما و تعصب ما باعث می شود استفاده اینها و چپاول منافع دارای هزینه شود.
در ضمن ما تا الان در اصفهان و از اصفهانی ها دشمنی جدی در زمینه فرهنگی با بختیاری نداشته ایم.و نمادهای بختیاری و مردم بختیاری در تمام اصفهان دیده می شوند.و شهر های اصفهان پذیرای تعداد زیادی از بختیاری ها می باشند.
حتی در تاریخ نیز مردم اصفهان گذشته را فراموش نخواهند کرد و شعاری که مردم اصفهان بعد ازآزادی از دست افاغنه دادند در تاریخ ماندگار شد (درود بر ایل جلیل بختیاری)ویا همکاری و همیاری اصفهانی ها با بختیاری ها در مشروطه.
بختیاریها و اصفهانی ها مدتهاست و سالهاست با قبول واقعیت در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته اند.به نظر بنده تقابل کنونی اصفهانی ها با بختیاری ها کوتاه مدت خواهد بود و البته گذرا در ضمن ما نیز نمی توانیم با بزرگ کردن این تقابل به طور خیالی در ذهن خود یک دشمن بسازیم واز دشمن اصلی مشترکی که مل ایران را تهدید می کند غافل شویم.یعنی این مسئله پتانسیل این را ندارد که بتواند باعث اتحاد قوم بختیاری در دراز مدت گردد.من در این قسمت بیشتر از فرهنگ و قومیت و تاریخ حرف می زنم تقابل با اصفهانی ها بر سر بعضی مسائل حل شدنی است مخصوصا با کوتاه آمدن اصفهانی ها از زیاده خواهی و اصلاح سیستمهای آب رسانی و کشاورزی در اصفهان مقدار زیادی از این مشکلات حل می شوند.
در بدترین شرایط تقابل با اصفهانی ها و شوشتریها و دیگر همسایگان با بختیاری تهدیدی و خطری برای هویت ما به عنوان بختیاری ندارد.فقط چون ما با این همسایگان منافع زیادی داریم این مسئله می تواند باعث واکنش آنها گردد همانطور که می دانید بختیاری های زیادی هم اکنون در اصفهان و در صنایع اصفهان مشغول کار هستند .وبختیاری های زیادی نیز در اصفهان فولاد شهر نجف آباد شاهین شهر و...ساکن هستند.و به نظر تقابل و ایجاد حساسیت در بین این همسایگان که مدتهاست در کنار هم با مسالمت زندگی کردند به نظر مشکوک است و منافع مشترک زیاد ما با اصفهان و دیگر همسایگان را به خطر می اندازد.
ما می توانیم در مورد زیاده خواهی های اصفهان و ... در مورد مسئله آب اعتراضاتمان را متوجه مسئولین اصفهان کنیم چون خیلی از تصمیمات غلط از جانب مسئولین انجام می گیرد و حساب مردم اصفهان را جدا کنیم و به آنها بفهمانیم که یک سرزمین سوخته و خشک بختیاری به نفع اصفهان نیست.
به نظر بنده دشمن اصلی و فرهنگی و متهاجمی که قوم پارس که شامل اصفهان و فرهنگ و زبان اصفهان شیراز و فرهنگ پارسی آن بوشهر خوزستان و فرهنگ و زبان مردم مرکز ایران را تهدید می کند زیاده خواهی های فرهنگی اقتصادی قوم ترک است وچپاول ثروت مخصوصاٌ نفت و صرف این پولها و ثروت جهت توسعه شهر ها و استانهای ترک نشین می شود.
در این چند سال ما به وضوح می بینیم که هیچ سرمایه گذاری جدید صنعتی بزرگ در استانهای مرکزی و زاگرس ایران انجام نگرفت.و به جای این تمام صنایع بزرگ به طور مشکوکی در یک قسمت ایران جمع می شوند.
بنده در مطلبی به عنوان افتتاح یک کارخانه دیگر در آذربایجان و خیل بی شمار بیکاران در استانهای دیگر به طور مستند و با ارائه آمار به این مسئله اشاره کردم.
شاید شما استان اصفهان را به عنوان یک استان صنعتی بشناسید ولی صنایع بزرگ اصفهان با تکنولوژی قدیمی که دارند قابل مقایسه با صنایع بزرگ استانهای دیگر در گوشه ی دیگر کشور هستند.(فولاد مبارکه و ذوب آهن و یک پالایشگاه اینها فقط در اصفهان هستند اگر صنعت دیگر سراغ دارید بگویید)
که این صنایع کوچک اصفهان(هم اکنون این کارخانه ها در مقایسه با دیگر کارخانه ها کوچک محسوب می شوند)بایداین صنایع همراه با صنایع پایین دستی خود بار بیکاری را در استانهای اصفهان بختیاری کهگلویه و بویر احمد فارس و...بر دوش بگیرند که با توجه به بیکاری گسترده در این استانها دیگر توانایی وظرفیت مقابله با بیکاری را ندارند.حتی دیگر این صنایع به علت پر شدن ظرفیت این صنایع قابلیت ایجاد صنایع پایین دستی دیگر را نیز ندارند .فقط همین کارخانه جدید فولاد آذربایجان به اندازه دو و یا سه برابر ذوب آهن و فولاد ظرفیت دارد.
همین صنایع وصنایع بزرگ دیگر موجود ( که به طور مشکوکی تمامشان در یک گوشه ایران جمع شدند)و همچنین ظرفیت بالای کشاورزی در این استانها باعث شده است که نرخ بیکاری در این استانها تک رقمی باشد حتی 5 و 6 درصدباشد ولی آمار بیکاری در استانهای زاگرس نشین و تفاوت فاحش این آمار و درصدهای بیکاری 21 درصد 19 درصد 17 درصد استانهای زاگرس نشین را مقایسه کنید.به نظر شما اینها همینطوری به وجود آمده است و این نیست که لقمه را از دهان این بچه گرفتند و در دهان دیگری گذاشتند.آیا این مشکوک نیست و نیاز به بررسی ندارد.
الان رفتار طرفداران تیم تراکتورسازی یکی از دلایل اصلی جدایی طلبی این قوم و تهدید این قوم برای امنیت ملی ایران است.ما به وضوح می بینیم پولهای صنعتی مثل تراکتور سازی تبریز که با پول و سرمایه کل مردم ایران در تبریز ساخته شد و پولهای استانداری آذربایجان که جزئ بودجه کشور می باشد صرف این تیم می شودو چگونه هواداران این تیم در بازیهای این تیم شعارهای جدایی طلبانه سر می دهند و این تیم هم اکنون نماد جدایی طلبی در آنجا شده است.
این تیم و هوادارانش آنقدر در اینباره زیاده روی کردند که باعث واکنش و جبهه گیری طرفداران دیگر تیمهای ایرانی از جمله داماش تیمهای تهرانی شده است. که پیشبینی می شود واکنشها در شهرهای دیگر ایران نیز ادامه داشته باشد.و این واکنشهای مردم به این تیم و مردم آذربایجان واکنشی طبیعی است که امیدوارم در اعتراض به تحرکات جدایی طلبانه آنها ادامه داشته باشد.
سوال بنده این است که آیا هستند کسانی در مسئولین که به این مسائل دامن می زنند و باعث عدم رشد مناطق زاگرس و مرکز ایران می شوند حداقل این سوال پاسخ اده شود چرا بعد از سی سال از انقلاب در استانهای زاگرس نشین هیچ سرمایه گذاری جدید و قابل توجهی انجام نپذیرفت واین آمار وحشتناک بیکاری چگونه بوجود آمده است.
هر موقع در این استانهامرکزی و زاگرس نشین مطالبه ایجاد صنایعی از طرف مردم و بعضی مسئولین برای دولت می شد دولت انجام نمی داد و منطقش این بوده است که در منطقه شما صنعت مادر موجود نیست و در کل طرح و صنعت شما توجیه اقتصادی ندارد.و همیشه این صنایع را به جاهای خاص سوق می دهند.مردم ما باید تا کی به این بهانه پیشرفت نکنند.ظرفیت کشاورزی نیز در استانهای ما محدود است مخصوصا با توجه به بحران آب.
یا مثلا در تاریخ وقتی از سلسله های بعد از اسلام و موفقیت های این پادشاهان صحبت می شود اشاره ای به سلسله زندیه و کریم خان زند که حتی حاظر نشد خود را پادشاه بنامد نمی شود.آیا تاثیرگذاری مثبت زند کمتر از سلجوقی های غیر بومی و... بوده است.
ایراد ما این بوده است که از همان قدیم ما به کف مطالباتمان عادت کرده ایم حتی کریم خان نیز حاضر نشد خود را پادشاه بنامد.
اینجاست که می گوییم باید افق دیدمان را گسترده تر کنیم و همیشه سقف مطالبات داشته باشیم.تا حداقل به قسمتی از مطالباتمان که الان حفظ هویت تاریخ و فرهنگمان می باشد دست یابیم.
به نظر بنده رفتارهای جدایی طلبانه آذربایجان و خطر واقعی پان ترکیسم که واقعیت محض می باشد.این رفتارها و تهاجم فرهنگی به ایرانی ها این پتانسیل را در دراز مدت دارد که باعث شود ما بختیاری ها و ایرانیها به خود آییم.و همچنین باعث شود آذربایجان نیز دست از این عقاید جدایی طلبانه بردارند.
همانطور که می دانید در ایران ترک نداشته ایم و اینهایی که الان به زبان ترکی صحبت می کنند خیلی از اینها ترک نیستند و بستگی به شرایط سیاسی و حاکمیتی زبانشان ترکی شده است مثلاٌ یکی از دلایل گسترش زبان ترکی تقابل بعضی حکام نواحی ایران با عربها بوده است برای مقابله با زبان عربی و عربها زبان ترکی را گسترش داده اند. مثلا در زمان غزنوی ها ویا در زمان صفوی و قاجار برای کنترل اقوام ایرانی در بین بعضی از روستاها و آبادی های ایران سکنه های ترک ایجاد کردند.به نوعی دیگر هم اکنون ترکها اگر خود را ایرانی ندانند بدون هویت ترین قوم در بین ایرانی ها هستند چون اینها بدون ایران هیچ هویتی ندارند.
ولی بختیاری همیشه بختیاری می ماند و یک هویت و تاریخ بزرگ پشت سرش می باشد.