شیخ فضل لله نوری و مشروطیت
سلسله برسی افراد دخیل در مشروطیت
اولین قسمت شیخ فضل الله نوری
شیخ فضل اله نوری
شیخ فضل اله نوری یکی از علمای زمان مشروطیت بوده است که همه ما ایشان را با مشروطه مشروعه می شناسیم ولی در مورد این عالم شایعات زیادی مطرح است که در اینجا بنده با توجه به مقالاتی که در یکصدمین سال مشروطه توسط بسیاری از مورخان و تحلیل کنندگان در همایش یکصدمبن سال مشروطه نوشته شده بود. کمی از حقایق را بازگو می کنم امیدوارم کسی عصبانی نشود.
در برهه ای از تاریخ شیخ فضل اله به صف عدالت خواهان پیوست اما همگام نشدن اودر آغاز جنبش یعنی در قضیه اعتراض علما به عین ادوله و علاالدوله به عنوان نقطه ضعف وی بوده است و زمینه ساز شایعات زیادی شده است هرچند طرفداران شیخ این مورد را تکذیب نموده اند ولی این واقعیت را رد نکرده اند که شیخ به هر دلیل با حکومت استبدادی قاجار به چالش بر نخواست.
تاکید شیخ بر مشروطه مشروعه و باورهای تشیع و دغدغه های اودر این مورد و اینکه قانون اساسی نباید هیچ مخالفتی با قواعد و احکام اسلام داشته باشد اینها اصول کلی بوده اند که اکثر علمای مشروطه خواه نظیر بهبهانی طباطبایی و نورالله و آقا نجفی بر آن اتفاق نظر داشتند حتی ملکم خان نیز قبلا معتقد بود که قوانین باید بر مبنای اسلام باشد و اسلام را به عنوان دین مردم نفی نکند. یعنی این علما نیز خواستار مشروطه مشروعه بودند.چیزی که این علمای مشروطه خواه می پرسیدند که این اصول و باورها در عصر و زمانه ما با توجه به عرف و مقتضیات زمان و دنیای جدید چگونه و با چه روشی باید تحقق یابد.چیزی که شیخ و طرفداران او طرحی برای آن ارائه نکرده اند..ولی دیگر علماتحقق این عوامل را در مشروطیت و قانون و نفی استبداد می دیده اند.مثلاٌ در مورد اصل 20 متمم قانون اساسی با آنکه اصل 20 انتشار مواد مضره به دین مبین اسلام را ممنوع کرده بود باز هم شیخ آن اصل را غیر اسلامی خواند.
اصل 20 :عامه مطبوعات غیر از کتب ضلال و مضره به دین مبین آزاد و ممیزی در آنها ممنوع است ولی هرگاه چیزی خلاف قانون مطبوعات در آنها مشاهده شود نشر دهنده یا نوسینده بر طبق قانون مطبوعات مجازات شود اگر نویسنده معروف و مقیم ایران باشد ناشر وطابع از تعرض مصون هستند.
ولی شیخ با مخالفت با این اصل گفت : به موجب این ماده بسیاری از محرمات ضروری حلال می شود زیرا که تنها دو امر اجازه داده نشده است یکی پراکندن کتب ضلال و دیگری مواد مضره به دین مبین در صورتی که یکی از محرمات ضروریه افترا است ویکی از محرمات مسلمه غیبت از مسلم است از دیگر امور حرام نیز ایذا و سب و فحش و توهین و تخویف و تهدید و نحو آن می باشد.حلال ساختن این امور چیزی جز تحلیل ماحرم الله یعنی حلال ساختن آنچه خداوند حرام کرده است نیست.
مثالهایی که شیخ در این مورد می زند عنوان ناسزا تهمت وافترا امیز را به خود می گیرد که در یک نظام مشروطه می تواند مرد پیگرد قرار گیرد و ممنوع هستند.ولی شیخ به این امر توجه نمی کند.حتی همین اصل 20 آزادی بیان را با قانون مطبوعات محدود می کند که شیخ توجهی ندارد.
واکنش شیخ و هواداران او به مخالفت با مشروطه چنان ادامه دار شد که شیخ در نامه ای به آخوند ضمن تمجید فراوان از محمدعلی شاه از آخوند می خواهد تا درباره مشروطیت و سلطنت سخنی نراند.
واکنشهای شیخ و طرفداران وی به مشروطیت موجب راهپیماییهای خونین فراوان در ایران شده بود که شعارهایشان در مخالفت با مشروطه این بود:آزادی نمی خواهیم و مشروطه نمی خواهیم.و ملا سید ابراهیم حتی طرفداری از مشروطیت را بدتر از نوشیدن شراب و قتل و زنا می دانست و چندین نفر در تهران به جرم طرفداری از مشروطیت به دار آویخته شده اند.
تلاشهای علمای دیگری همچون میرزا حسین نایینی برای قانع کردن شیخ فضل اله که با توجه به آیات قران و دین و استدلالها و مثالهایی که زده بودند :( که تحت سیطره و سلطه رژیمهای استبدادی مثل بردگی است ولی شیخ قانع نشد).
از آن طرف حمایت مستبدان و دستگاه قاجار از شیخ باعث موجی از نفرت و خشونت علیه وی شد.
با چنین شرایطی و خشونتهایی که شیخ و طرفداران او و طیف مقابل انجام دادند ابتدا باعث شد بعضی علما فتوا دهند وشیخ را از تصرف در امور نهی کنند(هنگامی که شیخ فضل اله نوری بر ضد مشروطه برخاست طباطبایی و بهبهانی نوشتند که نوری چون مخل به آسایش و مفسد است وتعرضش در امور حرام است.)
.این قضایا و دیگر قضایا باعث شد که بعد از یک محاکمه که توسط شیخ ابراهیم قزلباش زنجانی انجام شد محکوم شد و به دار آویخته شد.
کاری که نباید انجام می گرفت.
منابع:
۱-مجموعه ای از رسائل اعلامیه ها مکتوبات شیخ فضل اله نوری گردآوری محمد ترکمان
۲-لوایح آقا شیخ فضل اله نوری به کوشش هما تهرانی
۳-تاریخ مشروطه کسروی
۴-تفسیر قانون اساسی ایران مرتضی راوندی
۵-تاریخ انقلاب مشروطیت ملکزاده
۶-تاریخ جراید و مجلات ایران محمد صدر هاشمی