زلزله

خدا کند هیچ جا زلزله نیاید.

 ضمن عرض تسلیت به مردم روستایی زلزله دیده آذربایجان خدا کند دیگر حوادثی مانند بم و زلزله سال 85 لرستان که آسیب دیدگانش هنوز بی سر و سامانند و یا سیل استان گلستان و....نیاید خدا کند در جاهایی که هیچکس را ندارند و اخبار هم از آنها هیچ چیزی نمی گوید هیچ اتفاقی نیافتد از سیل بازفت و کشته شدن ده ها نفر از عشایر در چند سال پیش کسی چیزی شنیده بود. خدا کند در جاهایی که از وام بلاعوض و وامهای آنچنانی و بسیج اقشار مختلف از جمله سینماگران ورزشکاران و.. برای جمع آوری کمک و... تبلیغات گسترده خبری نیست هیچ زلزله ای نیاید.هنوز خانه های لرستان وبم بازسازی نشده اند.

کجایند تختی ها که برای تمام ایران جوش می زدند؟

 خدا کند در هیچ جا زلزله ای نیاید به خصوص جاهایی که سفر معاونها و مدیرکل ها به آنجا سخت است. خدا کند در جاهایی که رسانه ندارند هیچ اتفاقی بدین شکل نیافتد.چرا که صدایشان و ضجه هایشان را کسی نمی شنود.

 خدا کند هیچ جا زلزله ای نیاید تا مردم توقع نداشته باشند برای آنها هم چنان و چنان کنند و... هزازان گله و سرخوردگی دیگر .....

شروعي دوباره با ابيات حافظ

 شروعي دوباره با ابيات حافظ

سالها پیروي مذهب رندان كردم        تا به فتوى خرد حرص به زندان كردم

من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه     قطع اين مرحله با مرغ سليمان كردم

سايه اي بردل ريشم فكن اي گنج روان      كه من اين خانه به سوداي تو ويران كردم

توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون        می گزم لب که چرا گوش به نادان کردم

چند وقت پیش با پیام  یک دوست ناشناس روبرو شده ام که دوستان عزیز در فتا به دنبال هویت و شناخت اینجانب هستند(البته اینجانب هویت خویش را که بختیاری هستم مخفی نکرده ام آنها چیز دیگری فکر می کنند)و البته از انجا كه اينجانب تمام قوانين جمهوري اسلامي را رعايت مي كنم و يكي از علتهايي كه اين مطالب رامينويسم اين است كه مسولين به فكر بايفتند وبه دشمنان نظام اظافه نكنند ومنابع و فرصتها را عادلانه توضيع كنند تا كسي احساس تبعيض نكند و همجنين از انجا كه معتقدم و فكرميكنم ازادي بيان در نظام مقدس جمهوري اسلامي مي باشد و افرادي كه حرف خود را بزنند همانند يك سوپاپ اطمينان براي نظام عمل مي كنند و كساني هستند كه دلشان به حال كشور بسوزد  البته    بعد از بررسی متوجه شدم بهانه شان شکایت نویسنده یکی از سایتهای به اصطلاح بختیاری بوده است که فقط ازبختیاری بودن و هم تیمی بودن گل به خودی هایش نصیب بختیاری می شود ایشان در حالی خود را بختیاری می داند  که نوشته هایش بر خلاف منش بختیاری هست .بعد از پیام این دوست اینجانب شروع به بررسی آی پی هایی کردم که به وبلاگ اینجانب مراجعه کردند و دیدم که در یک محدوده زمانی خاص بیشترین مراجعه را از آی پی آدرس 217.218.139.194 داشته ام البته این دوستان ویا دوستانشان نظراتی  نیز البته مودبانه..در قسمت نظرات  داشته ام و فهمیدم پیام این دوست درست است و ای پی مربوط به فتا می باشد.

بعد از این قضیه اینجانب هیچ مراجعه ای به وبلاگ نداشتم و هدفم این بود که خودم را وارد بازی آقای م ع گ س نکنم و با توجه به سابقه ای که از ایشان دارم که ایشان بر خلاف ظاهرش در جواب انتقاد و انتظاری که از ایشان به عنوان بختیاری می رود در جواب انتقاد به ایشان منتقدانش را  با انواع و اقسام توهینها و تهدید ها روبرو می کند که یکی از تهدیدهای شناخته شده ایشان این است که ایشان دست خود را بالا می گیرد و خود را به نظام( اصطلاحاٌ بچه های بالا) متصل می کند  و می گوید که بله نوشته های م ع گ س در راستای نظام و تقویت نظام هست و نوشته های شماها توهین به نظام و توهین به شخصیتها می باشد نوشته های م ع گ س  واقعیتهای تاریخی است مخصوصا نوشته های توهین آمیز ایشان در مورد سردار اسعد روشنگری تاریخی است و درج عکس واقعی ستارخان در کنار مشاور ارشد استالین توهین به شخصیتها می باشد.

ایشان حتی تحمل دیدن یک واقعیت تاریخی را نیز نداردمنظور عکسی بدون شرح از ستارخان که در این وبلاگ درج شد.ولی انواع و اقسام توهینها را به سردار اسعد می نماید که باید از سوی بازماندگان و نواده های سردار اسعد مورد پیگرد قانونی قرار گیرد.ایشان حتی با فتوای رهبر انقلاب نیز در مورد توهین نکردن به شخصیتهای قومی عمل نکرده است.حال در چه صورتی است ایشان خود را پیرو ولایت فقیه می خواند عجیب است.

 ایشان تمام تلاشهایی را که در جهت زنده کردن بختیاری و فرهنگ بختیاری می شود را  خنثی می کند چراکه ایشان به طور زیرکانه ای با نویسندگان وبلاگهایی که در راستای  فرهنگ بختیاری گام بر میدارند مقابله می کندو خود را به عنوان بچه های بالا در مقابل اینها قرار می دهد و باعث فرسایش ذهنی این دوستان می شود.

ایشان همانطور که در بالا گفتم خودش را به منابع اطلاعاتی منتسب می کند  که اگر واقعا چنین باشد باید بعضی ها فکر آبروی خود باشند.

 این کارایشان باعث شد که اینجانب از مواجهه با ایشان اجتناب می کنم و چند وقتی سراغی از وبلاگم نگیرم. ولی امروز با خواندن این ابیات  از حافظ تصمیمم عوض شد

وبلاگ استان بختیاری.

سد گتوند

 

چندوقتي است مطالب ونوشته هاي زيادي درمورد بروز فاجعه انساني  و اجتماعي وزيست محيطي واوارگي روستاييان زير سايه سد

گتوند در روزنامه ها و محافل علمي مي خوانيم و بحثهاي زيادي در مورد غير كارشناسانه بو دن سد گتوند و يا شوري اب درخوزستان م خوانيم و مي شنويم:

  چندوقت  پيش هفته نامه وزين زا گرس  در شماره 23 خر دا د خو د در اين مور د مطالبي جالب نوشته است كه امي د است مور د توجه مسيولين قرار گيرد چرا که چشم بستن روی این مسایل خیانت به کشور است. از جمله:

 کو چ اجباری روستاییان ورها کردن آنها با مبالغ پایین و دست خالی در شهرها و روستاهای دیگر

زیر اب رفتن تمدن االیماییها و نماد های بختیاری ها

زیر اب رفتن وستاها و گذشته مردم و نابود کردن قسمتی از فرهنگ مردم بختیاری

و......

که از این بین کو چ اجباری اهالی روستاها و رفتن این عزیزان به شهرهای دیگر دارای بیشترین اشکال می باشد و زودتر از همه اشکالاتش نمود پیدا کند. یکی از این اشکالات را شاید یگان ویژه نیروی انتظامی تهران بزرگ در برخورد با کارگرانی که بیشترشان اهل همین روستاها هستند به چشم دیده است که سرخورده ونا امید و به خاطر از دست دادن مشاغلشان مجبور به کار در تهران شدند.

در مطلب روزنامه زاگرس  خبرنگار از یکی از اهالی روستاها پرسید بعد از خروج از روستایتان چکار می کنید در جواب شنید یا سیگارفروشی و یا کار در شهرهای دیگر

یکی از دلایل بوجود آمدن بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی کو چ اجباری و مهاجرت ناخواسته اهالی یک جا به ای دیگر است چرا که سرخوردگی و احساس عدم حمایت قانون و رها کردن این افراد به حال خود بدون اینکه جایگزینی برای مشاغل از دست رفته آنها داشته باشند باعث سرخوردگی و عصبانیت و بروز رفتارهای کنترل نشده در این افراد می شود.و یا باعث حاشیه نشینی و افزایش فقر و به طبع آن افزایش بعضی از بزه ها در نقاط دیگر کشور می شود. چرا که رابطه خیلی قوی بین فقر و خیلی از اتفاقات وجود دارد.

امدوارم گوش شنوایی باشد.حداقل صورت مساله را پاک نکنند و به فکر اساسی برای این مشکل باشند. ولی با این رویه بعضی از اتفاقات اجتناب ناپذیر هستند.    

جمع نقیضین محال است

 

بعضی از کشورها در حالی که هیچ گونه تمدنی نداشته اند و یا دارای تمدن بزرگی نبوده اند  با توجه به رسانه هایی که در اختیار دارند چنان از تمدن و نداشته خود صحبت می کنند که هر کس نداند فکر می کند اولین منشور حقوق بشر را مثلاٌ ایسان نوشت نه کورش بعد ما در ایران داشته هایمان را نفی می کنیم و اصرار داریم بگوییم کورش نبوده است و یا سعدی و حافظ و فردوسی هیچ کمکی به به فرهنگ و تمدن نکرده اند

البته این افراد این اصل را فراموش کرده اند که گذشته چراغ جاده تاریک آینده است

ویا قومیتها و پتانسیل فرهنگ و خورده فرهنگ آنها را نفی می کنند و یا در حال نابود کردن فرهنگ و نمادهای آنها هستند ولی از انطرف در حرف انتظار دارند جوانان دچار پوچ گرایی نشده و دست به دامن فرهنگ و تمدن اومانیستی غرب نشوند.ژاپن با استفاده از فرهنگی که در بین سامورایی ها رواج داشت و استفاده از پتانسیلی که آن فرهنگ در جهت کار و پشتکار و استقلال داشت به پیشرفت دست یافت.

ولی می بینیم که حتی در ایران به مرور عرق ملی و وطن دوستی تمایل به استقلال  در حال نابودی است و این عرق فقط در بین بعضی اقوام هنوز زنده است که امیداریم با زنده نگه داشتن این اقوام وفرهنگ آنها ایران مستقل و پیشرفته باشد.

ویا بعضی دوستان در نوشته های خود وکتابهایشان و یا در سخنرانی هایشان چنان به جهانی شدن می تازند ولی در عمل خود در حال آماده کردن بستر جهانی شدن هستند یعنی همان نابود کردن فرهنگهای ملی و قومی راه را برای جهانی شدن فراهم می کنند.

نمونه های تناقض رفتار و گفتار با عمل ایرانیان به خصوص مسیولین بسیار است.

بدون شرح

ازبعضی دوستان از جمله  پ ف  خواهشمند است جانب هیچ قومیتی را نگیرد و وارد مسائل قومیتی به طرفداری از قومی خاص وارد نشود. یکی از علتهایی که وبلاگ استان بختیاری تشکیل شد استفاده گسترده مسئولین و خیلی ها از کلمه چهارمحال به جای اسم کامل استان بوده است. امروزه متاسفانه  چهارمحال به معنی چهار امر محال معنی می شود.

وبلاگ استان بختیاری هیچ قومی را نفی نمی کند چرا که معتقد است. فرهنگها و خورده فرهنگهای ایرانی خود می توانند سدی محکم باشند در مقابل تهاجم فرهنگی غرب و شرق از جمله تهاجم فرهنگی بعضی کشورهای همسایه در شمال غرب ایران و اروپا و امریکا.

پس منطقی این است که اجازه دهیم فرهنگهای ایرانی و اسلامی خود را بازیابی کنند نه برایشان مشکل ایجاد کنیم.

 

پانترکیسم؟ از 90 تا جهانبین

نفوذ پانترکیسم در همه جای مملکت. ایران در اشغال پانترکیسم از ۹۰ تا جهانبین
 مطلب زیر برگزفته از سایت تابناک می باشد.
در اقدامي شگفت و سوال برانگيز برنامه نود اين هفته تبديل شد به تريبوني كه شعارهاي ضدايراني و قوم گرايانه از آن منعكس مي شود.تصوير كودكي كه طوطي وار يك شعار ضد ايراني را به صورت سرودي كودكانه مي خواند و پخش آن از صداي و سيماي جمهوري اسلامي ايران چيزي بود كه حتي در رسانه هاي بيگانه نيز تجربه نشده بود و آنان نيز جرات چنين كاري را به خود نداده بودند.

هويت و فرهنگ جوامع هر چند در نگاه نخست يك مقوله جامعه شناختي است ولي چگونگي تغييرها و دگرديسي ها و به ويژه دستكاري هاي آن تاثير مستقيم و بسزايي در امنيت ملي دارد. بسياري از جنگ ها و درگيري هايي كه پس از جنگ جهاني دوم رخ داد يعني بيش از پنجاه درصد آنها بر اساس مقوله هويت و تفاوت قرائت ها و روايت هاي آن شكل گرفت.

اكنون مدتي است كه رسانه هاي بيگانه از جمله صداي امريكا،دويچه وله،العربيه و... هجمه هاي سختي عليه تماميت ارضي و هويت ملي ايراني ها آغاز كرده اند و سعي دارند به نحوي از ضد انقلاب فراري خارج نشين در راستاي فروپاشي ايران از درون (كه يكي از پروژه هاي عمده جناح نومحافظه كاران تندرو بود) استفاده نمايند. در اين راستا برنامه هاي متعددي از سوي سايت هاي اينترنتي پربيننده و شبكه هاي ماهواره اي كه با هزينه كنگره امريكا و سيا اداره مي شوند، به روي آنتن ها رفت.

به گزارش «تابناک» ، اما در اقدامي شگفت و سوال برانگيز برنامه نود اين هفته تبديل شد به تريبوني كه شعارهاي ضدايراني و قوم گرايانه  از آن منعكس مي شود.

تصوير كودكي كه طوطي وار يك شعار ضد ايراني را به صورت سرودي كودكانه مي خواند و پخش آن از صداي و سيماي جمهوري اسلامي ايران چيزي بود كه حتي در رسانه هاي بيگانه نيز تجربه نشده بود و آنان نيز جرات چنين كاري را به خود نداده بودند.

اين اولين بار نيست كه گروه هاي تروريستي و جدايي خواه از كودكان به عنوان ابزار ارائه شعارها و اهداف شان استفاده مي كنند. بسياري از گروه هاي زير زميني تروريستي جهت مظلوم و معصوم نشان دادن خود به اين تاكتيك دست مي زنند، اما پخش اين شعار از تلويزيون كشور ما اين جاي سوال را براي مردم باقي مي گذارد كه رويه هاي ضد وحدت ملي در شرايطي كه ايران از هر سو مورد تهديد نظامي و ارضي است، چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ در حالي كه گروهك تروريستي پژاك يكبار ديگر با شروع فصل گرما حملات ناجوانمردانه خود آغاز كرده است و از سوي ديگر كشورهاي حاشيه خليج فارس و اتحاديه عرب در يك موضع گيري كاملا آشكار و خصمانه ايران را به نابودي تهديد مي كنند پخش يك شعار ضد تماميت ارضي از صدا و سيما چه معنايي مي تواند داشته باشد؟

 برنامه نود شب گذشته در بخش ويژه خود دقايقي را به حاشيه بازي فوتبال پيروزي تهران و تراكتورسازي تبريز اختصاص داد و در اين بين خبرنگار با بردن ميكروفون به سمت كودكي خردسال از وي خواست تا شعري (!) بخواند يا مطلبي بگويد كه او نيز با خواندن يك شعار تند ضد ايراني كه مخصوص فرقه پانترکیسم ... است مورد تشويق خبرنگار قرار گرفت. حال به درستي معلوم نيست كه پخش چنين تصاويري در برنامه نود دقيقا چه سخيتي با ماهيت ورزشي اين برنامه دارد.

در حالي كه مقام معظم رهبري در آخرين ديدار خود با هيئت دولت در تابستان گذشته تاكيد كردند كه زبان فارسي يكي از عوامل مهم ايرانيت است و آذربايجاني ها بيش از همه به اين زبان خدمت كرده اند و آثار مهم آن را پديد آورده اند، صدا و سيما و برنامه نود در روز ملي خليج فارس و در حالي كه هزاران شهروند ايران اسلامي و به وي‍ژه آذربايجاني جهت دفاع از جزاير هميشه ايراني كوشش هاي متعددي را در دستور كار داشتند، به يكباره غير مسئولانه ترين تصاوير را عليه تماميت ارضي از سوي برنامه نود پخش كرد و تعجب همگان را برانگيخت.

مطالب مرتبط:

نماد شیطان در سیمای جهانبین

یاشاسین آذربایجان در استان بختیاری

گاهی سکوت

انفعال ایران در برابر آذربایجان

سیاست انفعالی وزارت خارجه در برابر آذربایجان

نماد شیطان در صداوسیمای چهارمحال.... بختیاری

نماد شیطان در صداوسیمای  چهارمحال

بختیاری

گزارش / سرویس فرهنگی ایبنانیوز

وقتی به فهرست نام ها و علایم شبکه های تلوزیونی صداوسیمای ایران نگاه می کنید، خوشحالید از آنکه در میان ملتی با این گستره ی فرهنگی بزرگ و تنوع قومی زندگی می کنید؛ ملتی که دستاوردهای هنری و فرهنگی هر کدام از گوشه گوشه ی خاک آن سرمایه ای است برای وحدت رشک برانگیز مردمی که هزاران سال در کمال آرامش و با احترام به یکدیگر زندگی کرده اند. 

خوشبختانه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز تلاش نموده است تا با احترام به فرهنگهای بومی، سد محکمی در مقابل فرهنگهای وارداتی غرب ایجاد کند و اغلب شبکه های تلوزیونی سراسری و محلی (استانی) صداوسیما از چنین حالتی برخوردارند و شمار روز افزون مخاطبان برخی شبکه های استانی مؤید همین امر است. 

اما متاسفانه وجود برخی غفلتها در انتخاب نام و نماد برخی دیگر از این شبکه ها نشان می دهد که ما هنوز تا رسیدن به هوشیاری کامل در مقابل دشمنان جمهوری اسلامی ایران راه دشواری را در پیش داریم. 

"جهان بین" نامی است که بعنوان نام شبکه استانی صداوسیمای چهارمحال و بختیاری انتخاب شده است. گفته میشود نام این شبکه برگرفته از کوهی به همین نام در استان چهارمحال و بختیاری است. ولی این نام قله، حتی برای اهالی استان چهارمحال و بختیاری آشنا نبوده و نامأنوس است و آرم (علامت) این شبکه نیز بطرز تعجب آمیزی فاقد مؤلفه های بومی استان می باشد. هر کارشناس فرهنگی آشنا با فرهنگ استان چهارمحال و بختیاری، در همان نگاه اولیه، انتخاب نام و طراحی آرم این شبکه تلویزیونی را، به علت عدم تجانس با فرهنگ بومی استان و عدم امکان برقراری ارتباط فرهنگی و نمادشناسی با اهالی این خطه، یک اشتباه ارزیابی خواهد کرد. 
(عکس شماره 1 : آرم رسمی شبکه صداوسیمای چهارمحال و بختیاری)

بسیاری از کارشناسان و دلسوزان فرهنگ استان چهارمحال و بختیاری معتقدند اگر نام و نماد شبکه استانی از میان نام ها و نمادهای فرهنگی "آشنا و همه فهم" همچون کوهرنگ، زاگرس، زردکوه و... انتخاب می شد، اعتمادسازی سریعتر و قوی تری بین مردم استان و این شبکه تلویزیونی صورت می گرفت. با توجه به اینکه بیشتر اهالی ایران و جهان، استان چهارمحال و بختیاری را به عنوان ذخیره گاه معنوی و انسانی فرهنگ کوچ باستانی ایل بختیاری می شناسند، بی شک استفاده از نام و نمادهای مرتبط با این فرهنگ، می توانست اعتماد مردم درون و بیرون استان را بخوبی جلب نماید. 

اما نگرانی ها زمانی بیشتر می شود که کلمه "جهانبین" را در موتورهای جستجو جستجو کنید. در این میان، برخی کارشناسان فرهنگی، به شباهت نام و آرم شبکه "جهانبین" با نام و نماد "چشم جهانبین" یا "مثلث جهانبین" (نماد اصلی شیطان پرستی و فراماسونری) اشاره کرده و خواستار تغییر نام این شبکه به منظور جلوگیری از تبلیغ نمادهای شیطان پرستی و نیز احترام به فرهنگ بومی مردم استان شدند اما پاسخ در خوری از مسئولان امر دریافت نکردند. 

آرم شبکه استانی چهارمحال و بختیاری (عکس شماره 1 )، شامل تک چشم زرد رنگ و مثلث یا هرم نوک تیز نارنجی رنگ و زمینه آبی آسمانی، دقیقاً دربردارنده اجزای مختلف طرح کلاسیک "چشم جهانبین" در امریکا بعنوان نماد شیطان پرستی است؛ چراکه در طرح "چشم جهانبین"(عکس شماره ۲ ، نیمه ی سمت چپ) نیز شاهد تک چشم زردرنگ، مثلث یا هرم نوک تیز نارنجی رنگ و پسزمینه آبی آسمانی هستیم.

به عبارت دیگر، مثلث و چشم جهانبین که تشکیل دهنده اجزای اصلی نماد شیطان پرستی هستند، در آرم شبکه صداوسیمای چهارمحال و بختیاری به روشنی خودنمایی می کنند. کافی است در گوگل اصطلاح "مثلث جهانبین" یا "چشم جهانبین" را سرچ کنید و ببینید پژوهشگران معنایی جز فراماسونری برای این دو نماد درنظر گرفته اند؟!
(عکس شماره 2 : چشم جهانبین، علامت شیطان پرستی و فراماسونری)

 

استان چهارمحال و بختیاری محل سکونت یکی از ریشه دارترین و ولایتمدارترین اقوام ایرانی است (بطوریکه پژوهشگران از ایل بختیاری به عنوان بزرگترین گروه جمعیتی تماماً شیعه در جهان اسلام نام برده اند) و مردمش بلحاظ عشق راستین به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) شهره ی خاص و عام هستند، و نیز به دلیل گویش، پوشش و طبیعت زیبای خود ویژگی های منحصر بفردی دارند. و جای تأسف است که در انتخاب نام و نماد شبکه تلوزیونی این استان که می بایست معرف پاره ای از این ظرفیتها باشد، از یک نماد مشکوک شیطان پرستی و ضد دینی استفاده شده است. چرا باید نام و نماد "چشم و مثلث جهانبین لوسیفر" یا چشم شیطان که مهمترین نماد شیطان پرستان و فراماسونری است، به عنوان نام و نماد شبکه محلی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در چهارمحال و بختیاری تبدیل شود؟ پاسخی جز این نمی توان داد که اصلی ترین آموزه فراماسونری در ایران، ایجاد تفرقه بین اقشار مختلف ایران و هدف گرفتن "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" کشور ایران است؛ آموزه ای که در استان چهارمحال و بختیاری نیز عده ای از غفلت مسئولان ارشد سوءاستفاده کرده و در قالب ایجاد اختلاف بین اقشار مختلف استان مشغولند. و بعید نیست تحمیل این نام فراماسونری بر شبکه صداوسیمای استان نیز کار همین عده بوده که به دنبال ایجاد شکاف های موهوم و اختلاف فرهنگی خودساخته در استان بوده و هستند.
(عکس شماره 3 : ابلیسک و رمی جمره در آئین اسلامی و ابراهیمی حج)

گفتنی است چشم جهانبین یا لوسیفر یا چشم شیطان، نماد دشمنی با خدا و مسیح در بین مسیحیان به شمار می رود. در تعالیم اسلامی نیز دجال از نیروهای شرور آخرالزمان، تک چشم است. شیطان پرستان اعتقاد دارند که چشم در بالای هرم چشم شیطان است و بر همه جا نظارت و اشراف دارد. این نماد بر روی دلار آمریکا نیز به کار رفته است. در تعالیم تورات، شیطان موجودی است تک چشم؛ زیرا هنگامی که ابراهیم(ع) قصد بنا کردن کعبه را داشت، شیطان در سر راه او قرار گرفت و پیامبر خدا به او سنگی انداخت و آن سنگ چشم راست شیطان را کور کرد و از ان روز به بعد شیطان فقط یک چشم (چشم چپ) دارد. مسلمانان نیز در سنت ابراهیمی "رمی جمرات"، اشاره ای عرفانی و تاریخی به نبرد نور و ظلمت دارند و هر یک از مسلمانان در مناسک حج باید همچون ابراهیم(ع) به سمت ستون سنگی "جمره" (که دقیقاً به شکل همان نماد شیطان پرستی است) چند سنگریزه پرتاب کند. 

به نظر می رسد فراماسونها که در اندیشه ی بازسازی دوباره ی معبد سلیمان و استیلای برجهان هستند، امروزه در غرب با نفوذ به مکاتب هنری و معماری بناهای بزرگ و مشهور جهان، سعی در تحمیل این نماد دارند و از بنای کاخ سفید تا بسیاری از آثار هنری و شبکه های تلویزیونی و صنعت فیلمسازی مدام در پی مطرح نمودن این نماد هستند. 

کارکنان و مدیریت شبکه محلی صداوسیمای استان چهارمحال و بختیاری، در سالهای اخیر تلاش کرده تا عقب ماندگی ها به ویژه در "برنامه سازی با در نظر گرفتن مختصات فرهنگی منطقه" را جبران کند ولی به زغم نخبگان، هنوز در بخش مهمی از تولیدات این شبکه شاهد "بی اعتنایی به ظرفیت عظیم فرهنگی ساکنان بومی این منطقه"، هستیم؛ امری که همواره مورد انتقادات هنرمندان و کارشناسان مستقل بوده است.

 

تحلیل انتخابات حوزه انتخابی اردل و فارسان و کیار

تحلیل انتخابات در دور دوم حوزه اردل و فارسان و کیار

حوزه انتخابی اردل و فارسان کیار از لحاظ جغرافیایی یکی از گسترده ترین  حوزه های انتخابی کشور می باشد قبل از اتخابات صحبت از تقسیم این حوزه انتخابی بود که با توجه به گسترده بودن این حوزه انتخابی به نظر می توانست بسیاری از مشکلات این حوزه بزرگ را حل کند و بسیاری از رقابتهای طایفه ای را در این حوزه را کاهش دهد و راه را برای خدمتگزاران واقعی تا حدودی باز کند.

این حوزه انتخابی را می توان از لحاظ رقابتهای سیاسی و قومی می توان به یک ایران کوچک تشبیه کرد چرا که  هم رقابتهای قومی در این حوزه و انتخاب نماینده تاثیر گذار می باشد و هم رقابتهای گروهای مختلف سیاسی  در این حوزه تاثیر گذار می باشد.

فارسان به طور سنتی و تحت تاثیر آقای معین و دیگران متمایل به اصولگرایان سنتی در ایران می باشند . شاید مردم در فارسان به سبب تمایلات قومی پشت همشهری خود را نشکنند وخود متمایل به راست سنتی نباشند ولی همیشه این گروه اصولگرای سنتی می باشد که در فارسان تصمیم می گیرد.

در دور قبل انتخابات  رقابتهای سیاسی باعث شد که خود معین وارد صحنه انتخابات گردد تا از رای و نفوذ آقای مرتضوی که از راست سنتی فاصله گرفته بود بکاهد که در این بین موفق نیز شدند ولی این کل حوزه بود که متضرر شد.

به خاطر این کار طیف راست سنتی  مردم فارسان تقصیر عدم اتنخاب مرتضوی(نماینده از فارسان) را به گردن طیف آقای معین انداختند و در این چهار سال به طرق مختلف نارضایتی خود را به گوش این طیف رساندند.

همین امر باعث شد که آقای معین دوباره به فکر بیافتد و همچنین برای جلب اعتماد  از بین رفته مردم فارسان و همچنین انتخاب نماینده آینده از شهر فارسان دست به دامن پزشکی که مورد احترام همه فارسان بلکه کل منطقه اردل و میزدج شد. دکتر عزیزی شاید سابقه زیادی در سیاست نداشته باشد ولی در بین کل این دو منطقه به خوبی و نیکی از ایشان یاد می شود.

به طور قطع و یقین می توان گفت که دکتر عزیزی از بخت بسیار بالایی برای انتخاب شدن برخوردار است و آقای معین و طیف جبهه متحد اصولگرایان می توانند بگویند که نماینده اردل و فارسان و کیار به خاطر رضایت مردم از این طیف می باشد و آرائ مردم به دکتر عزیزی را منتسب به خود کنند.  

دیگر رقیب دکتر عزیزی آقای یوسفپور می باشد آقای یوسف پور را خیلی ها شاید به عنوان نماینده طیف سنتی راستگرایان بشناسند و شاید همین امر خود یک سوئ تبلیغ برای ایشان باشد.خیلی ها شاید هنوز ایشان را سمبل راستگرایان سنتی بشناسند ولی  تغییرات صورت گرفته در این چند ساله را نادیده می گیرند   پدیده جدید سیاسی که در سالهای 83 و 84   به خاطر نارضایتی عمده مردم ایران از دو جناح راست وچپ  ایران شکل گرفت که آقای احمدی نژاد نیز محصول این پدیده می باشد آنهم شکل گیری  گروهی که خود را اصولگرایان واقعی  می نامند و معتقد هستند که راهکار حل مشکلات بازگشت به اهداف اصلی انقلاب می باشد و با این شعار در انتخابات ریاست جمهوری 84 و انتخابات مجلس در دور قبل به پیروزی هایی نیز دست یافتند.و به همین خاطر عده ی زیادی از اصولگرایان از طیف راست سنتی منشعب گشته و خود یک جبهه جدید سیاسی در ایران تشکیل دادند.جناب آقای یوسفپور در منطقه به طرفداران خود در انتخابات گذشته  و فعالیت خیلی از آنها برای خود چشم دوخته است ولی از آنجا که حتی در چند دور انتخابات قبلی که نماینده مردم بود  ارتباط خوبی با موکلینش برقرار نکرد و همین امر باعث میشود بسیار از یارانش در این دوره خود را قایم کنند.و از فعالیت برای ایشان با تمام اخلاص پرهیز کنند.جناب آقای یوسف پور نیز همانند دکتر عزیزی چشم به حمایت طیف چپ نیز دوخته است و برای این کار ارتباطاتی نیز با بعضی اصلاح طلبان برقرار کرد و لی اصلاح طلبان نیز شاید با 10 درصد ازآقای یوسفپورحمایت کنند چرا که ورود اصلاح طلبان با تمام قوا می تواند وزنه آقای یوسف پور را سنگین تر کند.ولی اینگونه نمی شود.

ولی به علت ورود حساب شده طیف راست سنتی به انتخابات  و چهره محبوب آقای دکتر عزیزی در بین مردم به نظر برنده این دور در انتخابات جناب آقای دکتر عزیزی می باشد حالا این تحلیل بنده می باشد شاید هم اشتباه باشد با توجه به اینکه زمان زیادی تا انتخابا باقی مانده است.

ولی با توجه به انتخابات در دور اول و اتفاقاتی که افتاده است  چند اتفاق ممکن است در چند جا اتفاق بیافتد

در فارسان و شاید کل میزدج یک اتحاد شکل می گیرد و باعث می شود همه  در انتخابات به نفع دکتر عزیزی شرکت کنند

در جونقان  با توجه به دلسردی بوجود امده شاید شاهد حضور جدی مردم نباشیم

در کیار شاید  نشود به طور قاطع گفت که چه می شود ولی کیار در دوره های قبلی هر دور با کسی بوده است بعضی مواقع با اصولگرایان  بعضی مواقع با اصلاح طلبان ولی احتمالا 50 به 50 خواهد بود.

در ناغان که کاملا قضیه مشخص می باشد.

در منطقه اردل نیز می توان گفت بخت دکتر عزیزی بسیار بیشتر خواهد بود.

در منطقه میانکوه نیز قطعا آرائ آقای یوسف پور بالا نخواهد بود.

مسئله مهم دیگر در دور دوم انتخابات مطمئنا این خواهد بود که  هم از طرف فارسان و طیف راست سنتی بر انتخابات در ناغان و اردل نظارت شدید خواهد شد و هم از طرف طرفدارن آقای یوسف پور و برگزار کنندگان انتخابات نظارت شدیدی بر انتخابات در فارسان خواهد شد.

مطالب مرتبط:

لزوم احترام به حق

انتخابات تمام شد دیگر نیازی نیست موسیقی بختیاری پخش کنید

انتخابات در استان بختیاری

نا نمایندگان

انتخابات مجلس

یاشاسین آذربایجان در استان بختیاری

یاشاسین آذربایجان در استان بختیاری

وقتی می گوییم جریانی در کشور وجود دارد که می خواهد همه را و فرهنگ همه ایران را به یک سمت سوق دهد بعضی ها به ما خرده می گیرند.و می گویند پانترکیسم وجود خارجی ندارد.

ولی اگر برنامه شبکه ۲ ملی را که در مورد شهرها و مناطق مختلف و آداب و رسوم مناطق مختلف ایران در صبح روز ۲۳ اسفند به صورت زنده از استان بختیاری و روستای چلوان پخش شد را می دیدید شاید کمی واقع بین شویم و سر خود را زیر برف نکنیم آنجا که باید به این تلاش مذبوحانه پی بردیم آنجا که مجری با صدای بلند در استان ما  یاشاسین آذربایجان را فریاد می زند.

باز هم می گوییم اگر قرض ورزی نبود چرا کسانی سعی دارند هویت قشقایی هم استانی های ما را به سرزمین آ‌ربایجان متصل کنند.

در اینجاست که باید نهادهای امنیتی این جور مسائل را سرسری نگیرند البته اگر تمامیت ارضی ایران برایشان مهم است و دیگر بختیاری ها و همچنین قشقایی ها نیز به تغییر هویت خودشان که کم کم دارد اتفاق می افتد حساس باشند.

پانترکیسم تمام خدمات قشقایی ها را به ایران تباه می کند انتظار می رود این جور مسائل با واکنش روبرو شوند.

حذف نام بختیاری از استان به طور رسمی کلید خورد.باز هم سکوت بختیاری ها+عکس

حذف نام بختیاری از استان به طور رسمی کلید خورد.

به نظر وقتی اینجور مسائل تکرار می شوند باید به حسن ظن آنها شک برد

با توجه به نصب دوباره پارچه نوشته توسط وزارت ورزش و جوانان و باشگاه مقاومت در سطح شهر که به نظر خیلی شیطنت آمیز می باشد و باز هم نوشتند چهارمحال در صورتی که نیازی نبود بنویسند مقاومت چهارمحال مقاومت خالی نیز می نوشتند و یا می نوشتند مقاومت شهرکرد نیز قابل قبول تر بود ولی وقتی اینگونه می نویسند دلیلی به جز حقارت بختیاری ندارد.این هم عکس این مطلب

چهارمحال

بعد از حذف نام بختیاری از بسیاری از سایتهای دولتی و استانی در استان بختیاری متاسفانه سریال حذف این نام وارد مرحله جدیدی شده است و مرحله بعدی این سناریو در سکوت بختیاری ها و بی تفاوتی آنها در حال شروع شدن می باشد که با توجه به انتخابات انجام شده نیز به احتمال قوی این سناریو شتاب بیشتری خواهد گرفت.

اخیرا نیز سازمان تربیت بدنی استان نیزعملا اقدام به حذف نام بختیاری نموده است.این سازمان در بیلبوردها و پارچه نوشته هایی که به طور وسیع در گوشه و کنار شهرکرد نصب نموده است و به مناسبت بر گزاری مسابقات جوانان  استان در شهرکرد برای ذکر نام استان فقط به چهارمحال اکتفا کرد.

شاهد این مدعا پارچه نوشته هایی است که در سطح شهر شهر کرد هیات بسکتبال استان و اداره ورزش و جوانان استان بختیاری نصب نموده است.

مسابقات بسکتبال جوانان در تاریخ ۲۱و۲۲ اسفند سال  ۹۰ با شرکت استانهای تهران مازندران اصفهان  و بختیاری در شهرکرد برگزار می گردد.

شایان ذکر است با این همه اتفاقهای موازی که همه آنها در راستای حذف نام بختیاری می باشد باز هم عده ای می گویند اینها بدون برنامه ریزی هستند و همه ماها توهم داریم.

مطالب مرتبط:

تغییر نام استان و تشکیل استان بختیاری یک واقعیت است و توهم نیست.http://ostanebakhtiari.blogfa.com/post-52.aspx 

حذف کلمه بختیاری از عنوان سایتهای دولتی استان بختیاری (مستند)http://www.ostanebakhtiari.blogfa.com/post-40.aspx